Wednesday, June 29, 2005

خیلی وقت پیشا یه روز فرزانه با کلی هیجان ازم پرسید که " می دونستی کرمهای خاکی در هر لحظه فقط یک عمل غیرحیاتی می تونن انجام بدن؟" که البته منظورش یه کار ارادی بود ولی چون اراده در کرمهای خاکی محل شکه، سوال اینجوری مطرح شد، منم گفتم "نه! منظورت چیه؟" گفت یعنی اینکه مثلا وقتی دارن جفت گیری می کنن نمی تونن غذا بخورن، منم گفتم " خب قبول کن که کار سختیه! " گفت که "نه، کلاً، مثلا نمیشنون"
این قصه مال چند سال پیشه و از اون موقع هر وقت موقع غذا به حرفم گوش نمی کرد بهش مگفتم "یعنی الان جفتگیری هم نمی تونی بکنی؟ " یا اگه موقع رانندگی ازش می پرسیدم که مثلا می تونه به فلانی زنگ بزنه،می گفت "مگه من کرمم که نتونم"
خلاصه کلی از این قصه اقتباس شد ( اینکه می دونستم کرما برای جفت گیری به کرم دیگه ای احتیاج ندارن هیچ اشکالی ایجاد نمی کرد) تا اینکه فهمیدم کرما اگه موقع جفتگیری نمیشنون یا نمی بینن مال اینه که کلا کور و کرن و هیچ وقت دیگه ای هم نمی بینن و نمیشنون
کلی حالم گرفته شد!!! پایه های جهان بینیم متزلزل شده و در شرف فرو پاشیه!
آخه این چه کاریه با جوونای مردم می کنین؟



Comments: Post a Comment

Archive